عطیهعطیه، تا این لحظه: 22 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

آسمان رویاها

 

 

سلام . به وبلاگ من خوش اومدین.

آروز دارم بهاران مال تو

شاخه های یاس خندان مال تو

آن خداوندی که دنیا آفرید

تا ابد همراه و پشتیبان تو

محرم هم تمام میشود...

😭 دکتر علی شریعتی     محرم هم تمام می شود..   به خانه هایمان میرویم و مهیا میشویم برای همه انچه که بوده ایم.        حسین را هم درون پستو هایتان پنهان کنید تا سال دیگر . چون علم و کتل ونخل و زنجیرهایتان. اکبر و اصغر و قاسم و عباس را هم! عباس را نه! به کارتان می اید . برای قسم خوردنتان هنگام دروغ. برای گاه خطر هایتان . زمانی که می خواهید سر دیگری کلاه بگذارید وشاهدی می خواهید. فردا صبح هم کرکره مغازه هایتان را بالا بدهید. دربنگاهایتان را باز کنید و یک لایتان را چهار لا حساب کنید. کلاه هایتان را آماده کنید برای اینکه دوباره تا خرخره سر مردم بگذارید. آنچه را این روز ها ...
5 آبان 1394

مدرسهههه

سلام.خوفییین؟مدرسه هام باز شد و بدبختیه مام شروع شد.ولی خدایی دلم واسه دوستام خیییلییی تنگ شده بود. مدرسه مون خلوته،کلاس ما هیجده نوزده نفرن.خداروشکر با دوستام ینی پریا و حدیثه و سحر تو یه کلاسیم.دبیرام ک قربونشون برم از روز دوم شروع کردن ب درس دادن همه گفتن جلسه دیگه امتحان میگیرم!ینی از همون خفته اول  گذاشتنمون تحت فشار.الانم ساعت دوازده و پنجاه دقیقه شبه،فردا دینی و اجتماعی میپرسن منم هیچی نخوندممم ساعتو واسه چار صب زنگ گذاشتم بیدار شم چون در طول روز داشتمپنج صفه ریاضی ک امروز گف بحلیمو حل کردم ک واسه جلسه بعد درسام سنگین نشه،خدا تا آخر سال بخیر بگذرونه انشااااالله. آهاااا،راستی آخر امسال انتخاب رشته داریم منم هیییچ ینی ه...
13 مهر 1394

من اومدم

سلام ب همگی.خوبین؟خیلی دلم واسه همه نی نی ها تنگ شده بود.این مدت طولانی ک نبودم  تو مدرسه اتفاقای  خوب و بد زیادی افتاد ک گفتنشون الان فایده ای نداره.امتحانام بیستم تموم شد خدا رو شککککر،ولی نمیتونم انکار کنم دلم واسه مدرسه و دوستا تنگ نشده،خیلی هم تنگ میشه. میخواستم عکس بذارم ولی چون با موبایل اومدم اصن نمیشههههه.چون واقعا یادگاری میمونه.چند ماه قبل ی سری  از عکسامون پاک شده بود ک عکسای اردوی کلاس شیشمم هم بودن،ولی بعد از ی مدت طولانی  ک اومدم نی نی وبلاگ و عکسامو تو وبلاگم دیدم خیلی خوشحال شدم.امسال هشتم بودمو سال دیگه میرم نهم یا همون اول دبیرستان قدیم. اه اه نمیدونم واقعا هدفشون از گذاشتن این هفتم و هشتم و...
29 خرداد 1394

مسااافرت

سلااااام. بعد از یه مدت طولانی بالاخره اومدم.تو این مدت خیییییلی اتفاقا افتاد که اگه بخوام بنویسم ده پونزده صفصه ای میشه. معدل هفتمم رو نوزده و هشتاد شدم. چند روزه اومدیم مسافرتاول سه روز رفتیم شمال.بعد تهران خونه خالم.بعد قم خونه عمم.حالام که دارم مینویسم کرجیم خونه عمم. قم رفتیم حرم حضرت معصومه.خیلی خوب بود.بعدم رفتیم بازار چیزی خریدیم.خونه عمم تو قم یه کاسکو داشتن خییلی با مزه حرف میزد. خیییلی حرف دارم ولی الان نمیشه.دوس دارم عکس هم بذارم ولی بازم نمیشه خلااااصه از سال تحصیلی هفتم فقط اینو بگم که یه دبیر علوم داشتیم بددد اخلاق.اصن فک کنم مشکل روانی داش.یه جوری بود.ولی یه جورایی هم خوب درس میداد. راااستی د...
23 مرداد 1393

کاکتوس

ا مروز امتحان علوم داشتم.سه صفحه بود.الآن سه تا از امتحانامو دادم وو سه تای دیگه مونه. امروز واسه معلمم یه گلدون بردم.اونم گفت واسم یه کاکتوس میاره بعدا عکسشو میذارم.فردا اینترنتمون قطع میشه.چند وقتی نیستم.بااااااای ...
6 خرداد 1392

روز پدر

روز پدر به همه ی باباهای دنیا مبااااااااااااارک.     اینم کیک روز پدر:       ...
6 خرداد 1392

داره کم کم تموم میشه...

خدایاااااااا.نمیدونم چه حالی دارم.فقط سه روز،فقط سه روز از مدرسه مونده. با این که امسالسال نسبتا بدی بود و همیشه در حق ما ظلم میشد ولی،ولی بازم دلم تنگ میشه... هر وقت یادم میوفته گریم میگیره.چه قـــــــدر زود گذشت...سال دیگه میرم اول راهنمایی.دبستان تموم میشه.چه طوری از دوستام خداحافظی کنم.چه طوری از معلما خداحافظی کنم.وقتی روزای تعطیل دوستامو معلما و... نمیبینم دلم براشون تنگ میشه.ولی الآن دیگه هیچ وقت نمیتونم ببینمشون. چهارشنبه اولین امتحانم یعنی املا فارسیه.واسم دعا کنید. ...
28 ارديبهشت 1392