تعطیله

سلاااام.

آخ جون فردا تعطیله.

الآن عموم زنگ زدنو گفتن شام میخوان بیان اینجا.حمید رضا هم هستتتتتتت.آخ جون.خیلی دلم واسش

تنگ شده بود.

امروز همه خوش حال بودیم که میخوان ببرنمون اردو.اگه گفتین کجااااااااا؟؟؟؟یه جای مسخرههه.کانون

فرهنگی اسمشو یادم نیست.معلممون گفت حقیقتا(تیکه کلامشه)منم با این اردو موافق نبودم.گفتم اگه

میخواین ببرین اردو یه جای خوب ببرین که خستگی بچه ها بره.بعد گفت:کیا نمیخوان برن؟؟؟؟ رومو اون ور

کردم دیدم همه دستشون بالاس.از ناظممون پرسیدم گفت اوردو گاه بعد عید.اوووووووووووو تا بعد عید.

کاش هیچکی نره تا مجبور بشن ببرن یه جای خوب.

دیروز نشستم با نفیسه 4 صفحه ریاضی حل کردم و تمرین کردم واسه کنفرانس.وقتی با شیرین رفتیم

بهش گفتیم گفت یه گروه دیگه قبل شما گفتن.البته ما هم چند وقت پیشش گفته بودیم.خیییلی اعصابم

خورد شد.رفتم کتابو کوبوووووووووندم به میز و اومدم بیرون.اونم فهمید ناراحت شدم.آخه همین یه بار

نیس کههههههه. هر روز  این مشکل وجود داره.بعد زنگ بعد که اومد تو کلاس چند نفر رو انتخاب کرد

واسه نوشتن همین کنفرانس ها که مثلا حق کسی پایمال نشه.

خودش فهمید چه گندی زده.بعد شیرین که رفت واسه کنفراس و پاورپونت علوم گفت، گفت باشه دفعه

بعد اولین گروه شمایید.حتما باید آدم این جوری رفتار کنه تا برای یه روزم که شده این فرق گذاشتنشو ول

کنه.نمیخوام بی احترامی بشه به معلما ولی تا حالا هر معلمی رو که دیدم فرق گذاشته بین بچه ها.

ررررررراستی گفتن شاید سه شنبه کارنامه هامونو بدن.وای ینی چند میشه کارنامم؟؟؟؟؟

مامانم داره صدام میزنه برم کمک کنم تو مرتب کردن خونه.باااااااای