این روزا
سلام.
دیروز با نفیسه رفتیم بیرون تا من کتابایی رو که از کتابخونه جای خونمون گرفته بودم بدم.اصلا حواسم
نبود که روزای فرد مال پسراس.داشتم میرفتم تو.خدا رو شکر زود یادم اومد.وگرنه ضایع میشدم.
بعدم باید میرفتیم که نفیسه جورای شلواری بخره و من یه ساعت مچی دیده بودم ازش خوشم اومد.
جورای شلواری رو خریدم و رفتیم ساعت فروشی.چند تا ساعت آورد که دوتا شون خوشگل بودن.
یکی یه کم صفحه ش بزرگ تر بود که به دست من نمیومد ولی خیلی خوشگل بود.یه ساعت دیگه
خریدم که به دستم میومد و قشنگ بود.مشکی ساده.
باااااااااااااای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی